مشاركت كه از آن در حكم دخالت در فرایند تصمیم گیری ، تصمیم سازی و فراگرد اندیشه و عمل یاد می شود موجب افزایش بهره وری در كار ، یگانگی در میان مردم، كاهش سرخوردگی، كاهش مقاومت، افزایش اعتماد مردم سالاری و بالندگی انسان ها، از بین رفتن ترس و وحشت ناشی از تنهایی روانی، در هم شكستن فرهنگ سكوت، شكوفا شدن خلاقیت و سر انجام توسعه ی همه جانبه می گردد. متاسفانه گسترش و تحقق نیافتن مفهوم مشاركت به طور واقعی در آموزش و پرورش ، جدایی بین مردم و دولت و مردم با مردم را به همراه آورده است. در حالی كه مفهوم مشاركت به دلایل گوناگون از جمله بالا بودن انگیزه ی دینی ، خدمت به همنوع ،علاقه به گسترش علم ودانش در فرهنگ این كشورسابقه ی دیرینه دارد.
در حال حاضر، گرچه ظاهرا مشاركت به صورتهای مختلفی از جمله وقف، انجمن اولیا و مربیان، معاونت مشاركتهای مردمی، جهاد مدرسه سازی، بنیاد پانزده خرداد، مدارس غیر انتفاعی، شوراهای آموزش و پرورش، مشاركت دستگاه های دولتی و غیر دولتی جریان دارد با توجه به تنگناها و مشكلات موجود در آموزش و پرورش به نظر می رسد مشاركت مردم در آموزش و پرورش شكل نهادی به خود نگرفته است.
برخی از تنگناها و كاستی های فعلی و راههای مشاركت مردم در آموزش و پرورش برای نهادینه شدن آن به شرح زیر طبقه بندی می گردد
نظرات شما عزیزان: